خوشرویی یک نیاز ضروری
انسان
موجودی انس پذیر است. به سادگی و آسانی تحت تاثیر قرار می گیرد و با
تغییرات گوناگون، خود را سازگار می کند. این قابلیت بسیار بالای انسان
ظرفیت بی مانندی را در میان موجودات و آفریده های هستی برای او فراهم آورده
است.
خوشرویی
بر این اساس، انسان تنها موجودی از
آفریده های خداوندگاری است که از ظرفیت انس گرفتن بی پایان با شرایط و
متغیرات گوناگون برخوردار می باشد. از این رو انسان را انسان گفته اند،
زیرا تا بی نهایت از قابلیت انس گیری و تغییر ماهیت و شدن برخوردار است.
همین
قابلیت انس گیری به بشر این قابلیت را نیز بخشیده است تا با هر کسی انس
گیرد و الفت پیدا کند. البته این نیاز بشر است که بخواهد با دیگری انس
گیرد، به ویژه اگر این دیگری از جنس مقابل خود یعنی مرد یا زن باشد. ارتباط
اجتماعی و مودت و دوستی در میان مرد و زن در حقیقت پاسخ گویی به یک نیاز
طبیعی و فطری در بشر است. این ارتباط در مرتبه پایین تر، خود را در الفت و
انس گیری با فرزندان و خویشاوندان و در نهایت با دیگر انسان ها نشان می
دهد. از این رو ارتباط اجتماعی انسان ها حتی اگر به قصد استخدام باشد، یک
امر طبیعی و فطری برای آنهاست.
انسان ها برای ایجاد و
تداوم این ارتباط اجتماعی با یک دیگر، نیازمند شرایط، ابزارها و اموری چند
هستند، که یکی از مهم ترین آن ها، تحمل دیگری است. تحمل دیگری به معنای این
است که بتوان از برخی از خواسته های خود برای حفظ دوستی و بهره مندی از
ارتباط اجتماعی گذشت و یا خواسته های دیگری را پذیرفت و به آن بها داد. این
جاست که عفو و گذشت و نیز ایثار و احسان به عنوان ابزارهای کارآمد و کلیدی
برای ارتباط اجتماعی مطرح می شود.
نقش خوشاخلاقی
خوش
خویی به معنای ایجاد بستر لازم و زمینه مناسب برای ارتباطات اجتماعی میان
انسان ها جهت انس گیری و بهره مندی از توانایی ها و ظرفیت های یکدیگر در
راستای دست یابی به کمال و خواسته های خود است.
در پایه و
بنیاد هر ارتباط اجتماعی میان انسان ها با مسئله ای به نام خوشخویی روبه
رو می شویم؛ زیرا این صفت پیوندهای انسان را با دیگری افزایش می دهد و
زمینه را برای بهره گیری از توانمندی های دیگری برای وی فراهم می آورد و در
مسیر شدن های پیاپی به او یاری می رساند.
خداوند در آیه 4
سوره قلم در تبیین ظرفیت انس پذیری پیامبر اکرم(ص) می فرماید: انک لعلی
خلق عظیم؛ تو خویی بزرگ و عظیم داری. تعبیر از خوی آن حضرت(ص) به عظیم از
آن روست که خوی ایشان در همه چیز در حوزه کمالی در نهایت تمام بوده به گونه
ای که دیگر نمی توان شخص و فردی را یافت که در خلق و خوی از ایشان فراتر و
برتر بوده و در نهایت کمالی و تمامی قرار گرفته باشد.
چنین
ظرفیت تمام خوی خوش اوست که منافقان را به شگفت وامی دارد و به سبب خوش
خویی غیرقابل باورش، او را در زمره ساده لوحان می شمارند که هر چیزی را از
دیگران می پذیرد و نسبت به آنان واکنش منفی نشان نمی دهد و به انکار دیگران
نمی پردازد. از نظر منافقان آن حضرت «اذن» معرفی می شود و خداوند در تایید
این خصلت که منافقان به آن حضرت می دهند، وی را «اذن خیر» می شمارد (توبه
آیه 61) تا به مردم بفهماند که چنین خصلت و خویی از آن حضرت تنها خیر
همگانی است؛ زیرا آن حضرت رحمتی برای جهانیان و الگویی بی مانند است که
هستی برای او نمونه دیگر سراغ ندارد.
خداوند خوشخویی آن
حضرت را بارها و بارها در آیات دیگر بیان کرده و می فرماید که همین خوشخویی
وی موجب شده است تا مردم چون پروانه در گرد او درآیند و از دورش پراکنده
نشوند؛ زیرا تندخویی و بدخویی موجب می شود که روابط میان انسان ها از میان
رود و مردم از دور و بر ایشان پراکنده شوند. (آل عمران آیه 159)
الگو
بودن آن حضرت(ص) در همه جهات از جمله اخلاقی، امری است که بارها مورد توجه
و تأکید قرآن است و از مردم خواسته شده به سبب همین خصلت های برتر و
کمالی، او را الگوی خویش قرار دهند. آن حضرت(ص) خود نیز تأکید می کند که
مأموریت وی تکمیل مکارم اخلاقی و خصلت های پسندیده برتر می باشد. (نور
الثقلین، ج5، ص392)
خوشرویی ,نقش خوشاخلاقی,خوشخویی
آثار خوشخویی
خوش
خویی همانگونه که گفته شد آثاری چون جذب و جلب مردم به سوی خود و بهره
مندی از همکاری های آنان برای رشد و شدن های کمالی دارد. افزون بر این
خوشخویی می تواند آثار بسیار دیگری در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و
اخروی آدمی به جا گذارد. از پیامبر گرامی(ص) روایت شده است که آن حضرت
درباره آثار خوشخویی می فرماید: خوشخویی خود عبادت است و خوشخو، پاداشی
همانند پاداش روزه دار می گیرد. (کافی، ج2، ص100)
امام
باقر(ع) نیز در همین رابطه می فرماید: تبسم الرجل فی وجه اخیه حسنه؛ لبخند
شخص به صورت برادرش برای او حسنه و کار نیک شمرده می شود. (کافی، ج2، ص
188)
در خبر دیگری از آن حضرت نقل شده است که «ما من شی
فی المیزان اثقل من حسن الخلق؛ هیچ چیز در ترازوی عمل، سنگین تر از خوشخویی
نیست (بحارالانوار، ج71، ص386) زیرا انسان با خوشخویی است که همه کمالات
را می تواند در خود تجلی دهد و مظهر کمالات اسمایی الهی شود.
اگر
انسانی بخواهد برای خود از نظر اجتماعی اعتباری کسب کند و در میان مردم
محبوب گردد و از یاری و همدلی و همکاری آنان بهره برد، بهترین ابزار دست
یابی به این اهداف، همان خوشخویی است؛ زیرا انسان هر چه سرمایه دار هم
باشد، نمی تواند دل های همگان را با پول بخرد و آنان را به سوی خود جلب
کند. پیامبر گرامی(ص) می فرماید: انکم لن تسعوا الناس باموالکم فاسعوهم
ببسط الوجوه و حسن الخلق؛ شما هرگز نمی توانید با اموال خود مردم را راضی
نگه دارید ؛ پس با گشاده رویی و خوشخویی، آنان را از خود خشنود سازید.
(بحارالانوار، ج71، ص394)
اصولا بدخویی هم، کار آدمی را
تباه می سازد و هم نامش را بد می کند. بسیاری از مردم کارهای خوب و نیک
زیادی را انجام می دهند ولی به سبب آن که بداخلاق هستند شیرینی کار خوب و
نیک خودشان را با بدخویی به تلخی تبدیل می کنند.
از
پیامبر(ص) روایت است که بدخویی کار خوب را تباه می سازد، همان گونه که سرکه
عسل را فاسد و تباه می کند: الخلق السیء یفسد العمل کما یفسد الخل العسل.
(همان، ج73، ص297)
بنابراین بکوشیم تا در فرصت کوتاه شدن
که از آن به عمر کوتاه و دو روزه دنیا یاد می شود، با خوشخویی، چنان خود را
بسازیم که در رستاخیز در کمال ترین شکل و شمایل به آن جا در آییم و از خود
شرمنده نباشیم.
اگر در این دنیا خود را در کارخانه انسان
سازی به صنعت خوش نسازیم، دیگر هرگز فرصت آن را نخواهیم یافت که خوش
باشیم، زیرا در این مدت عمر است که خود را برای ابدیت و جاودانگی می سازیم،
پس مائیم و ابدیت ما و این همت انسانی است که در مجال اندک عمر، توشه ابدی
را برای خود فراهم می سازد.