پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

مرگ به‌همگی ما لبخند می‌زند، تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که لبخندش را با لبخند پاسخ گوییم. "اورلیوس"

طبقه بندی موضوعی

۱۰۷ مطلب با موضوع «پزشکی» ثبت شده است

۲۰آبان
 
خانم ها! جذب این مردان بی تعهد نشوید

سیاری از روابط که آن را متعهدانه می دانیم، در واقع غیر از این است. زیرا در پایان، زن را با فریب های بسیار، ابهام، تردید، بی اعتمادی و ترس مواجه کرده است.


همه ما به کرات دیده و یا شنیده ایم که بسیاری از روابط که آن را متعهدانه می دانیم، در واقع غیر از این است. زیرا در پایان، زن را با فریب های بسیار، ابهام، تردید، بی اعتمادی و ترس مواجه کرده است. مطالعه نشانه های زیر (که برگرفته از تجربیات بسیاری از روابط ناموفق است)، به شما کمک می کند که رابطه خود را مورد ارزیابی قرار داده و در صورت لزوم به آن پایان دهید. ‌


مردهای غیر متعهد (بی تعهد؟) را بشناسیم.

1. مردی که خیلی سریع پیش می رود: در جلسات اول درخواست ازدواج می دهد و باعث می شود شما فکر کنید که او آماده یک رابطه جدی است. اما شاید او به بلوغ لازم نرسیده است و به همان سرعت علاقه اش را از دست بدهد.


2. زمان زیادی از شکست قبلی او نمی گذرد: انتظار نداشته باشید که بعد از شکست در رابطه قبلی اش، به سرعت به شما متعهد شود.


3. نمی تواند نگاهش را کنترل کند: اگر حتی وقتی با هم اید، او به خانم های دیگر توجه می کند صادقانه به شما می گوییم که او نمی تواند به شما متعهد باشد و البته لیاقت شما هم بیش از این است.


4. با شما به مهمانی می آید اما مدام شما را تنها می گذارد: شاید خوشحال شوید از اینکه شما را به اطرافیانش معرفی می کند، اما بدانید طرز رفتار او با شما در مهمانی اهمیت بیشتری دارد. مرد بی تعهد معمولا در شلوغی و مهمانی نسبت به شما بی توجه می شود و فراموش می کند که بیشتر زمان خود را در کنارتان بگذراد.


5. توجهش را بر شما متمرکز نمی کند: او شما را به رستوران های گران قیمت می برد و یا برایتان هدیه می خرد. اما سلیقه و خواسته شما را در نظر نمی گیرد و یا از شما نظر نمی خواهد؛ شاید دلیلش آن باشد که برایش اهمیت چندانی ندارید.


6. شما فقط شریک خوشی هایش هستید، نه مسائل و مشکلاتش: خیلی خوب است که او موفقیت های کاری اش را با شما در میان بگذارد، اما حرف نزدن از شکست هایش لزوما بخاطر غرور مردانه اش نیست. شاید دلیلش این است که شما برایش کسی نیستید که برای دریافت حمایت و عشق بخواهد به او پناه آورد.


7. فقط در وقت خوشی ها به شما می گوید که به فکر آینده هست: اگر به محض اینکه در مورد آینده از او سوال کنید طوری رفتار کند که حس کنید تحقیر شده و یا محتاج او هستید، بدانید که او در مورد شما چندان جدی نیست.


8. از صحبت های جدی طفره می رود: مردی که شما را تنها برای وقت گذرانی می خواهد، از صحبت یا برنامه ریزی کردن برای آینده اجتناب می کند و یا به شما می گوید آمادگی آن را ندارد.

‌مردان بی تعهد,مردهای غیر متعهد ,مردان متعهد


9. توجه او به شما به مرور زمان کمرنگ می شود: طبیعیتا هر رابطه ای فراز و نشیب های خاص خود را دارد، اما اگر حس می کنید او خود را عقب می کشد یا هر گاه پای مسائل جدی به میان می آید نسبت به شما سردتر می شود، بهتر است به این رابطه خاتمه دهید.


10. بیش از اینکه به شما کمک کند، از شما انتقاد می کند: این افراد برای شخصیت شما ارزش چندانی قائل نیستند، همواره سعی می کنند شما را تغییر دهند، و یا مدام شما را سرزنش می کنند. آن ها باعث می شوند احساس خوبی به خود نداشته باشید، و یا فکر کنید که همیشه اشتباه می کنید.


11. می گوید که لیاقت شما را ندارد: این جمله از سوی مردها معمولا بهانه ای است برای پایان دادن به یک رابطه.


12. شما را به نزدیکان خود معرفی نمی کند: اگر بعد از گذشت چند ماه از رابطه تان، شما را به دوستان و آشنایان و یا خانواده اش معرفی نکرد، ظاهرا آمادگی آن را ندارد تا بخشی از دنیای او شوید. همچنین ممکن است او دوستان و یا همکارانی از جنس زن داشته باشد اما اگر از معرفی کردن شما خودداری می کند، دراینصورت بدانید شما برای او در اولویت نیستید.


13. از شما نظر و مشورت نمی گیرد و مسائلش را با شما در میان نمی گذارد: او شما را درگیر زندگی شخصی اش نمی کند، پس ظاهرا افکار و نظریاتتان برای او اهمیت چندانی ندارد. باید یگوییم به احتمال زیاد رابطه شما با او جدی نخواهد شد.


14. در برنامه هایش شما را در اولویت قرار نمی دهد: او به شدت گرفتار کار است و وقت چندانی برایش باقی نمی ماند. اما اگر می بینید در آخر هفته با دوستانش برنامه می گذارد، برای شما نشانه جالبی نیست. زیرا زوج های متعهد ترجیح می دهند که اوقات فراغتشان را در کنار هم سپری کنند.


15. برخی از مردها این رفتار آزاردهنده را به کرات انجام می دهند: می گویند که بهتر است به این ارتباط خاتمه دهیم، اما به تماس های خود ادامه داده و شما را سردرگم می کنند. طبیعی است که وسوسه و یا امیدوار شوید که نظر او تغییر خواهد کرد، اما بهتر است به حرف او اعتماد کنید. اگر می گوید در مورد این رابطه جدی نیست، بدانید که همینطور است.

Mahdi_turkoglu
۱۱آبان
 
افسردگی، بیماری روشنفکرها یا روشنفکرنماها؟

بعضی روشنفکران درد و رنج را به شادی ترجیح می‌دهند و به همین دلیل افسرده به نظر می‌رسند. یک روانشناس به شما می‌گوید چرا روشنفکری با غم و اندوه همراه است.


عده‌ای معتقدند هرقدر یک فرد خوشحال‌تر باشد، سطحی‌تر است و برعکس هرقدر یک فرد غمگین‌تر باشد، عمیق‌تر، پرمغزتر و روشنفکرتر است. دکتر تقوی، روانشناس سلامت و مدرس دانشگاه، درباره طرز فکر روشنفکرها توضیح می‌دهد و به شما می‌گوید چرا روشنفکرها درد و رنج را راحت‌تر می‌پذیرند و به چه دلیل گروهی از روشنفکران را افسرده می‌بینیم.


تعریف افسردگی از نظر متخصصان

غم، خشم و ترس از پاسخ‌های بهنجاری است که افراد در برابر مشکلات زندگی از خود نشان می‌دهند. بسیاری از افراد برای توصیف احساس غم و ناراحتی از کلمه افسردگی استفاده می‌کنند اما از نظر علمی، ناراحتی با افسردگی بسیار متفاوت است.


علائم افسردگی در روانپزشکی

1- خلق افسرده مانند احساس غمگینی، درماندگی، احساس پوچی و همچنین گریه کردن بی‌مورد

2- کاهش قابل ملاحظه علاقه نسبت به تمام فعالیت‌ها یا فقدان احساس لذت

3- کاهش یا افزایش اشتها

4- بی‌خوابی یا پرخوابی که نوع بی‌خوابی شایع‌تر است.

5- کندی روانی - حرکتی

6- کاهش یا افزایش میل جنسی که کاهش آن شایع‌تر است.

7- خستگی یا فقدان انرژی

8- احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه

9- کاهش تمرکز و به‌دنبال آن کاهش قدرت تفکر و تصمیم‌گیری

10- افکار خودکشی تکرارشونده.

‌تعریف افسردگی,علائم افسردگی ,بیمار افسرده


اگر فردی از علائمی‌که گفتیم 5 مورد یا بیشتر را به مدت 2 هفته به طور مداوم داشته باشد یک بیمار افسرده است.افزایش میزان افسردگی باعث می‌شود شما مانند قبل نتوانید از زندگی لذت ببرید.


تعریف افسردگی از نظر عوام

مردم معمولا داشتن خلق پایین، نداشتن احساس رضایت داشتن غم و ناراحتی همراه با لذت نبردن از زندگی را افسردگی تعریف می‌کنند. ویژگی مشترک تعریف عوام از افسردگی و تعریف روانشناختی آن، لذت نبردن از زندگی است.


روشنفکر کیست؟

روشنفکر کسی است که همه چیز را برای اندیشیدن مجاز می‌داند. روشنفکر کسی نیست که همه چیز را مجاز بداند و تایید کند اما به اندیشه و ذهنش این اجازه را می‌دهد که به همه چیز فکر کند.


روشنفکری مدرن

روشنفکری در حدود نیمه دوم قرن بیستم بیشتر به سمت تفکر در مسائل رنج‌آور رفته است. روشنفکرهای اولیه عده‌ای انسان تجمل‌گرا بودند که تجمل را ترک کردند و وارد عوام شدند. این افراد در زندگی با مردم عادی احساس کردند هر آنچه برچسب تجمل را با خود دارد مثل شادی، سرور، امید، شیفتگی و... نباید در بین آنها باشد. هنگامی‌که امید، شادی و لذت وجود ندارد، تصور می‌شود ناامیدی، غم، درد، ‌رنج وجود دارد. از اینجا تمرکز روشنفکرها روی درد و رنج و غم بیشتر شد.


فلسفه روشنفکرها

یکی از علومی‌که روشنفکران مطالعات زیادی درباره آن انجام می‌دهند، فلسفه است. فلسفه مادر علوم است. علم ریاضیات اولین فرزندی است که از مادر (فلسفه) جدا شد و روانشناسی 130 سال پیش آخرین فرزندی بود که از مادر خود فلسفه جدا شد. این آخرین فرزند (روانشناسی) بیشتر از سایر علوم بوی مادرش (فلسفه) را با خود همراه دارد. تفکر فلسفی در روانشناسی از مباحث جدی محسوب می‌شود. قسمتی از این تفکر فلسفی این است که جز بعضی از گرایش‌های خاص و اندکی از فلسفه، مانند مکتب رواقی که روی لذت تمرکز کردند، سایر گرایش‌ها بیشتر به خشم و ترس پرداخته‌اند.

‌تعریف افسردگی,علائم افسردگی ,بیمار افسرده


انگیزه افراد عادی در زندگی

رفتارهای یک فرد عادی و طبیعی در زندگی در پی تامین دو هدف کسب لذت و گریز از رنج است. در روانشناسی کسب لذت تقویت مثبت نامیده می‌شود؛ یعنی افزایش احتمال بروز یک رفتار برای کسب لذت بیشتر. گریز از رنج در روانشناسی تقویت منفی نامیده می‌شود؛ یعنی تقویت رفتارهایی برای اینکه از رفتارهای منفی و رنج‌آور کاسته شود. ‌


انگیزه روشنفکرها در زندگی

این سؤال اینجا مطرح می‌شود که روشنفکر برای رنج، غم، فلاکت، بیچارگی، استیصال و درماندگی تا چه حد ارزش انسانی قائل می‌شود؟ در پاسخ باید گفت روشنفکر کسی است که همه این مفاهیم را به عنوان یک موجودیت انسانی می‌پذیرد. یک روشنفکر هر چیزی را به عنوان یک موجودیت انسانی می‌پذیرد نه فقط لذت و شادی را آن هم در حد تفکر. روشنفکر خود را مجاز می‌داند درباره نقش غم و رنج در زندگی انسان بیندیشد. پس اینچنین می‌توان نتیجه گرفت که روشنفکر بیشتر از سایر افراد دغدغه رنج و غم دارد.


آیا افسردگی در روشنفکرها بیشتر دیده می‌شود؟

اگر تعریف افسردگی را به ترک و فقدان لذت (anhedonia) محدود کنیم و روشنفکر را کسی بدانیم که همه تفکرات را تایید نمی‌کند اما خود را مجاز به تفکر درباره همه چیز می‌داند و با این پیش‌فرض که روشنفکر کلاسیک دهه 60 و 70 میلادی برای گریز از قوانین دست و پاگیر زندگی متمدن به سوی نوعی مخالفت آشفته فکری و عملی (آنارشی) با تفکر غالب پیشرو، به ویژه در اروپا و آمریکای شمالی می‌پردازد برای ناسازگاری با این حرکت‌ها، غم و خشم خود را به شکل شکایت از وضع موجود و نوعی خشم و افسردگی نشان می‌دهد.


اگرچه ارزیابی و مشاهده علائم بالینی افسردگی به عنوان یک بیماری روانی در روشنفکران، قطعی و حتمی‌ نیست اما بروز رفتارها و هیجان‌های منفی برگرفته از غم شدید درونی (مالیخولیا)، درماندگی و حسرت به عنوان ریشه‌های بروز افسردگی ذهنی و رفتاری در روشنفکران فراوان‌تر است. اما از نظر تشخیص گذاری روانشناختی، الزامی ‌بر افسرده‌تر بودن روشنفکران وجود ندارد!


البته در بخش‌هایی از روانشناسی که به عنوان روانشناسی عمق‌نگر مطرح می‌شود، مانند دیدگاه‌های روانکاوانه از جمله نظریات و تحلیل‌های ارائه شده توسط ‌شخص زیگموند فروید به عنوان بنیانگذار روانکاوی، بر رنج و غم به عنوان تجربیات عمیق انسانی تأکید زیادی می‌شود اما باید توجه کرد رنج و غم، تنها ‌بخشی از تجربیات عمیق انسان را شکل می‌دهد نه همه آنها را.


اگر از این منظر که انسان موجودی است که از رنج آمده و در رنج خواهد بود و در رنج خواهد رفت به روشنفکری بنگریم می‌توان گفت این فاکتور جدی افسردگی؛ یعنی رنج کشیدن و فقدان لذت، می‌تواند در آن بخش از نگاه روشنفکری که در حرکتی اعتراضی، به مخالفت با ساختارهای موجود تمدن می‌پردازد، بیشتر دیده ‌شود.


حال این سؤال پیش می‌آید که چرا مردم عادی کمتر این‌گونه می‌اندیشند و به دنیا می‌نگرند؟

روشنفکرها معتقدند مردم عادی بیشتر از اینکه بیندیشند به امور مادی و لذت‌های دنیوی مشغولند. البته این نظر روشنفکرها در مورد مردم عادی است چراکه مردم عادی هم روشنفکران را به برج عاج‌نشینی، متهم می‌سازند.

همه انسان‌ها برای خود غم‌ها و رنج‌هایی دارند و با مفاهیمی ‌مثل رنج تنهایی، رنج آزادی، رنج پوچی و اضطراب مرگ درگیرند؛ در مکتب وجودگرایی به رنج‌های وجودی از آنها یاد می‌شود در واقع سطح نگاه و مفهوم‌پردازی مردم عادی به اندازه روشنفکرها عمیق نیست.


آیا افسردگی بیماری روشنفکرهاست؟

روشنفکر اگر رفتار نمایشی نداشته باشدنسبت به سایر مردم تفکر عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تر دارد. همان‌طور که عده‌ زیادی افراد قدرت‌نما وجود دارند نه قدرتمند، عالم‌نما نه عالم، طبیعتا عده زیادی روشنفکرنما وجود دارند نه روشنفکر.


ریچارد فاینمن، فیزیکدان مشهور معتقد است: «عده کمی‌ در دنیا تولید اندیشه‌‌های علمی ‌می‌کنند و سایر افراد کارمندان علم هستند.» بیشتر محققان روی نظریات دانشمندان کار می‌کنند ولی اندیشه علمی‌ تولید نمی‌کنند. روشنفکرنما کسی است که در بهترین شرایط به بسط، تجزیه و تحلیل افکار روشنفکر دیگری که اصیل‌تر است، می‌پردازد و آنها را دوباره پردازش می‌کند.


بعضی روشنفکرنماها به تجزیه و تحلیل افکار روشنفکران نمی‌پردازند بلکه بلندگوی افکار روشنفکری دیگران هستند. عده‌ای هم بسته به اینکه به کدام دیدگاه روشنفکری علاقه‌مند و معتقدند، ژست‌های خاص آن را می‌گیرند. در این افراد افکار افسردگی به شکل ناامیدی و پوچ‌گرایی بیشتر دیده می‌شود چون یک روشنفکر واقعی هنگامی‌که به مسائل عمیق می‌اندیشد در عمق آن، شادی‌ها و امیدهایی را هم می‌یابد.


اگر روشنفکر معتقد باشد که مجاز است به همه چیز بیندیشد پس باید به مفاهیمی‌مثل امید، شادی و لذت هم بیندیشد و روشنفکر واقعی و صادق تنها به درد، رنج، غم، ناامیدی و افسردگی فکر نمی‌کند.‌

 
Mahdi_turkoglu
۰۹آبان

قبل از این که به بیماری خطرناک آرتروز دچار شوید توصیه های این مقاله را به کار بگیرید تا از خطر این بیماری مصون بمانید. آرتروز یکی از بیماری‌های مزمن در حال افزایش در سرتاسر جهان است. اگر هنوز در مرحله‌ای هستید که غضروفتان به طول کامل تخریب نشده و از بین نرفته است امکان این وجود دارد که بروز آرتروز را با روش‌های ساده‌ای به تأخیر بیندازید.

 

محققان می‌گویند زانودرد در بین بزرگسالان زیر 65 سال نیز در حال افزایش است. حتی نمی‌توانند دلیل اصلی افزایش این درد را در بین مردم توضیح دهند. یعنی هنوز به‌درستی معلوم نیست چرا هرکسی را می‌بینی از درد زانو و آرتروز شکایت دارد.

 

اما واقعاً نمی‌شود در مقابل پنهانی درد کشیدن مادر و خاله و تازگی‌ها دخترخاله‌ها بی‌تفاوت ماند. چون یحتمل چند سال دیگر همین دردها به سراغ خودمان هم می‌آید. پس بهتر است از همین اکنون و حالا که خدا را شکر چهارستون بدنمان سالم است و درد مانند خوره به جانمان نیفتاده به فکر باشیم. متأسفانه این دردها ناشی از آرتروز است که از ساییدگی و تخریب غضروف ناشی می‌شود. در این مطلب 6 راهکار ساده می‌گوییم که تا حد امکان خطر بروز این مشکلات را کاهش می‌دهد.

 

آرتروز یکی از بیماری‌های مزمن در حال افزایش در سرتاسر جهان است. اگر هنوز در مرحله‌ای هستید که غضروفتان به طول کامل تخریب نشده و از بین نرفته است امکان این وجود دارد که بروز آرتروز را با روش‌های ساده‌ای به تأخیر بیندازید:

 

بدنتان را پر از ریزمغذی‌های لازم کنید
معمولاً آرتروز به دلیل برخی از کمبودها به وجود می‌آید. منظورمان کمبود مواد مغذی و ریزمغذی‌های لازم است. برای مقابله با ساییدگی و تخریب غضروف مفاصل حتماً حواستان به مصرف کافی مواد معدنی باشد. سلنیوم خواص آنتی‌اکسیدانی قوی دارد و از پیری سلول‌ها به‌ویژه بافت‌های مفاصل پیشگیری می‌کند.در کنار سلنیوم باید ویتامین E بدنتان را نیز تامین کنید تا قدرت و کارایی سلنیوم بالا برود.

 

حواستان باشد که کمبود ویتامین D نداشته باشید. متأسفانه زندگی شهری، نوع پوشش، آلودگی هوا و غیره باعث شده است که کمبود ویتامین D به یکی از شایع‌ترین مشکلات جامعه‌ی امروز تبدیل شود. بهتر است بدانید تمام افرادی که از آرتروز رنج می‌برند کمبود ویتامین D دارند.

 

هر روز 6000 قدم بزنید
به‌طورکلی کار بشر افراط و تفریط است. عده‌ای آن‌قدر ورزش‌های سنگین انجام می‌دهند که غضروف برایشان نمی‌ماند. عده‌ای دیگر کلاً خانه‌نشین هستند و از جایشان تکان نمی‌خورند. باید بدانید که یکی از عوامل تخریب غضروف، فرسودگی آن به دلیل عدم تحرک است. پس برای مقابله با آرتروز به‌ویژه آرتروز زانو، خانه‌نشینی و بی‌تحرکی را کنار بگذارید.

 

محققان دانشگاه بوستون به این نتیجه رسیده‌اند افرادی که روزانه 6000 قدم راه می‌روند خطر ابتلا به آرتروز را کاهش می‌دهند. بی‌زحمت ماشین‌ها را در پارکینگ خانه‌تان پارک کنید و تا سر کوچه یا خیابان را پیاده بروید. در این صورت لطف بزرگی در جهت کاهش ترافیک شهر و همچنین کاهش خطر ابتلا به آرتروز کرده‌اید. بهتر است بدانید محققان به افرادی که هم‌اکنون آرتروز دارند نیز توصیه می‌کنند که با روزی 3000 قدم شروع کنند و به‌مرور روزانه 6000 هزار قدم راه بروند.

 

هر هفته دو تا سه مرتبه انواع کلم میل کنید
بروکلی همانند کلم بروکسل حاوی ترکیباتی است که تولید آنزیم آسیب‌رسان به غضروف را مسدود می‌کند. این ترکیبات نجات‌بخش گلوکوزینولات نام دارد. بوی خاص کلم‌ها ناشی از همین ترکیبات گوگردی است که شما را مجبور می‌کند گاهی بینی‌تان را بگیرید. اما همین ترکیبات تولیدکننده‌ی بو خواص ضدالتهابی بالایی دارند که سلامت غضروف‌ها را بالا می‌برند.

 

توصیه‌ی اکید داریم که هر هفته دو تا سه مرتبه از انواع کلم‌ها بخصوص کلم بروکلی میل کنید. توصیه می‌کنیم از پخت‌وپز طولانی‌مدت این مواد غذایی بپرهیزید چون باعث کاهش ترکیبات مغذی آن‌ها می‌شود.

 

زردچوبه را دریابید
به همه‌ی غذاهایتان زردچوبه بزنید. زردچوبه حاوی ترکیبی مهم و مفید به نام کورکومین است. این رنگدانه خواص آنتی‌اکسیدانی بالایی دارد و یک ضدالتهاب طبیعی فوق‌العاده است که تأثیر مثبتی در تسکین دردهای آرتروزی دارد. کورکومین در سلول‌ها و مفاصل بدن مانند نوعی ماده‌ی ضدزنگ عمل می‌کند. در نتیجه از تخریب غضروف‌ها پیشگیری می‌کند. توجه داشته باشید که فلفل سیاه، زنجبیل و همچنین روغن‌زیتون نیز چنین خواصی دارند.

 

لطفاً چند کیلو لاغر شوید
بعضی‌ها (از جمله خودم) خود چاق بین هستند. برعکس عده‌ای دیگر هستند که با وجود چندین کیلو اضافه‌وزن خود را نی قلیان تصور می‌کنند. هر دوی این تصورات ذهنی، اشتباه و البته آسیب‌رسان است. بهتر است بدانید که این کیلوهای اضافه‌ بار زیادی را روی مفاصل بخصوص مفصل زانو می‌گذارد. فراموش نکنید وقتی‌که راه می‌روید زانوهایتان فشاری معادل سه برابر وزنتان را متحمل می‌شوند. در نتیجه تا حد امکان باید این فشار را از روی زانوهایتان بردارید. شاید کاهش 5 کیلوگرم از وزن به نظر ناچیز بیاید اما همین کار باعث می‌شود 15 کیلوگرم از فشاری که روی زانوهاست کمتر شود. وزنتان را کم کنید و روزانه همان 6000 قدم را بزنید.

 

هر روز شیر بنوشید
نتایج یک پژوهش آمریکایی نشان می‌دهد شیر کم‌چرب برای مقابله با آرتروز بخصوص در خانم‌ها بسیار موثر است. مصرف و افزایش تدریجی میزان مصرف شیر در طول هفته برای افزایش استحکام و همچنین ضخامت غضروف مفید است. اگر زیاد اهل لبنیات و شیر نیستید اول با هفته‌ای سه لیوان شروع کنید. سپس این میزان را به هفته‌ای 4 تا 6 لیوان برسانید. در هفته‌های بعد 7 لیوان و حتی بیشتر بنوشید. توجه داشته باشید که غضروف‌ها خیلی زود نازک شده و از بین می‌روند. تا حد امکان حواستان باشد این اتفاق به این زودی‌ها برای شما پیش نیاید.

منبع : tebyan.net

 

 

Mahdi_turkoglu
۰۵آبان
 
زنان میتوانند همزمان چند کار انجام دهند؟

مدتی است می‌شنویم که زنان بیشتر از مردان در انجام همزمان چند کار موفقند؛ کنجکاو شدیم بفهمیم که این یک واقعیت علمی است یا یک شایعه شبه علمی؟!

با یک دستش بچه را بغل کرده با دست دیگر قورمه سبزی را هم می‌زند، آن طرف‌تر دارد سریال مورد علاقه‌اش را تماشا می‌کند و برای دوست آنلاینش هم ماجرای مهمانی دیشب را تعریف می‌کند، درس و مشق کلاس زبانش هم وسط اتاق پذیرایی پهن است و امیدوار است همه را تا آخر بنویسد!


اینها صحنه‌های یک فیلم علمی تخیلی نیستند، روزگار معمولی یک زن خانه‌دار امروزی است که یاد گرفته از تمام امکانات آدمیزادی خود استفاده کند تا بتواند مادر و همسری خوب و زنی به‌روز باشد ‌و چنین شد که دانشمندان اندکی در حال این موجود دقت کردند و دریافتند که گویا زن می‌تواند چند کار همزمان را پیش ببرد و احتمالا بسی تعجب کردند به همین خاطر هم یک مصاحبه کمی متفاوت با کارشناس مجله، آقای دکتر کنگرانی، روانپزشک انجام دادیم، ماجرای جالبی است شما هم بخوانید!


آقای دکتر قصه انجام همزمان امور توسط خانم‌ها و این مهارت‌شان چیست؟

قبل از قصه یک مقدمه بگویم که طی این ماجرا خیلی لازم‌مان می‌شود و آن هم اینکه مغز و قلب دو اندامی هستند که تعداد سلول‌ها‌ی‌شان از دوران جنینی تا پیری یکی است. اگر سلول‌های مغز به هر دلیلی از بین بروند، دیگر بازسازی نمی‌شوند اما قسمت‌های دیگر مغز می‌توانند با افزایش کارآیی خودشان جبران قسمت‌های آسیب‌دیده را بکنند و به این انعطاف‌پذیری پلاستی‌سیتی می‌گویند.


زنان میتوانند همزمان چند کار انجام دهند؟

حالا این سؤال پیش می‌آید با توجه به اینکه گفتیم تعداد سلول‌های مغز همیشه ثابت است مغز چگونه این انعطاف را پیدا می‌کند که آسیب‌ها را جبران کند؟ جواب این است که ‌این افزایش توانایی و کارآیی از طریق افزایش میزان اتصالات بین سلول‌های عصبی صورت می‌گیرد که به این مکانیسم نوروجنسیس می‌گویند.


به نظر شما چرا خانم‌ها می‌توانند به طور همزمان چند کار را انجام دهند؟

اینکه خانم‌ها در خانه می‌توانند به طور همزمان چند کار را انجام دهند به این معنی نیست که در انجام دقیق همه کارهای همزمان تا همین حد موفقند، یعنی این قابلیت را نمی‌توان در انجام تمام کارها برای زنان قائل بود. زنان از کودکی برای مادر شدن و انجام وظایف متنوع در خانه تربیت می‌شوند و مغز به دلیل همان پلاستی‌سیتی که گفتیم در انجام همزمان چند کار ماهر می‌شود، به نظرم این قابلیت اکتسابی است و این روزها مردان در اروپا وقتی همسرشان در خانه نیست همان کارها را می‌کنند و نیاز نیست که حتما زن باشید تا بتوانید به چند کار خانه به‌طور همزمان برسید.


اما من یک مورد را خودم شخصا دیده‌ام و آن هم این است که اغلب آقایان وقتی مشغول کاری هستند همه حواس‌شان به همان کار است و نمی‌توانند حواس‌شان را روی کار دیگر هم متمرکز کنند.


با این هم مخالفم چون این طور نیست. اولویت‌ها و اهمیت موضوعات هستند که باعث تمرکز افراد می‌شوند. برای اغلب آقایان شغل‌شان مهم است از این نظر که مردان موظفند تامین‌کننده نیازهای مالی خانواده باشند اهمیت شغل برای‌شان زیاد است برای همین هم وقتی کارشان را انجام می‌دهند روی آن متمرکز هستند اما برای اغلب خانم‌ها باز هم با توجه به نقشی که جامعه برایشان تعریف کرده شغل مسئله خیلی مهمی نیست و مسائل خانواده در خیلی از مواقع به امور شغلی اولویت دارد و ‌مهم‌تر است.


برای همین وقتی خانم شاغلی سر کار هم هست بخشی از حواسش به خانه و وظایف ‌همسری و مادری ‌مشغول است. به نظر من ذهن زن و مرد در این مورد هم شبیه هم است و اگر متفاوت رفتار می‌کنند به خاطر نوع تربیت . ‌و نقش‌پذیری آنهاست و این هم یک مسئله آموزشی- تربیتی است تا فیزیولوژیکی و مغزی.


یعنی شما معتقدید اینکه می‌گویند زنان می‌توانند به طور همزمان چند کار را پیش ببرند مبنای علمی ندارد؟

تحقیقاتی در این زمینه‌ها انجام شده بعضی تحقیقات این قابلیت را تایید کرده اند بعضی هم آن را رد کرده‌اند. واقعا نمی‌‌توان صد درصد گفت به نظرم ‌بیشتر تبلیغات است. این قدر تبلیغات ‌بی‌اساس در مورد توانایی‌های مردان و تبلیغات منفی بی اساس در مورد ناکارآمدی زنان شده بود که عده‌ای هم به عنوان مقابله به مثل تصمیم گرفتند این تئوری را مطرح کنند که زن‌ها چنین توانایی دارند تا جبران آن اجحاف و افراط شده باشد.


جمع‌بندی این بحث

به نظر من قابلیت انجام همزمان امور برای زنان همان طور که گفتم بیشتر یک مهارت آموزشی و تربیتی است و اگر مردان هم مجبور باشند مثل زنان به کارهای خانه و بچه‌داری و سایر امور برسند، با آموزش می‌توانند عملکرد مشابه داشته باشند. جامعه به مردان و زنان نقش‌هایی را محول می‌کند و افراد در همین راستا شکل می‌گیرند.


یک مادر خیلی وقت‌ها مجبور است چند کار را در خانه به‌طور همزمان به درستی انجام دهد اما اگر چند کار اداری همزمان را به او محول کنند، شاید به همان اندازه در انجامش موفق نباشد. به طور کلی با توجه به تغییراتی که در جامعه امروز پیش آمده و زنان تحصیلات بالایی دارند و اغلب شاغل هستند دیگر نقش‌های کلیشه‌ای خانه‌داری و بچه‌داری فقط برای زنان تعریف نمی‌شود و زن و مرد در خانه پا به پای هم کار می‌کنند بنابراین آقایان هم در خانه وظایفی را بر عهده می‌گیرند و به نظر می‌رسد قاعده بازی است بنابراین قابلیت‌های همزمانی انجام کارها برای آقایان هم به کمک همان پلاستی سیتی تقویت می‌شود و تا چند سال دیگر ‌نتیجه این تغییر عملکردها ‌را می‌‌توان دید.

منبع:مجله زندگی ایده آل

 
Mahdi_turkoglu
۰۵آبان
 
روشهایی برای بلند قد شدن

قد نهایی شما به وراثت و محیط وابسته است، بنابراین تصور این که قد نهایی فقط به زمینه ارثی مربوط می‌‌شود، غلط است. عوامل محیطی مانند ورزش، تغذیه، وضعیت خواب، بیماری و استرس بر رشد قد شما تاثیر می‌‌گذارند.

شما بر روی ژن‌های خود کنترلی ندارید، ولی کنترل عوامل محیطی در اختیار شماست. پس می‌‌توانید برای اصلاح قد خود راه‌های زیر را امتحان کنید.

‌راههای افزایش قد, ورزش درمانی


1ـ ورزش کنید:

ورزش‌های کششی مثل یوگا، ژیمناستیک، شنا یا حتی تلاش برای صاف ایستادن به افزایش قد کمک می‌‌کنند. مایع بین مفصلی یک مایع با قابلیت ارتجاعی است که با ورزش مناسب می‌‌توانید آنرا کش بیاورید. تمرین‌های ورزشی زیر، نمونه‌ای از ورزش‌های مناسب برای کمک به رشد قد است ولی توجه داشته باشید که ورزش، حداقل 2 ساعت با خوردن غذا فاضله داشته باشد.

کشش پا:

● به پشت بخوابید و تصور کنید که یک جعبه را با کف پای راست فشار می‌‌دهید. تا 5 بشمارید، همین کار را با پای چپ انجام دهید.

● بر روی شکم بخوابید و همین ورزش را تکرار کنید.

کشش باسن:

● به پشت بخوابید و زانوهایتان را تا سینه بالا بیاورید. آنها را با دست گرفته، بکشید.


● در همان زمان از طریق دهان بازدهم کنید و ماهیچه‌های شکم را به داخل بکشید. در حالی که پاها را صاف می‌‌کنید نفس بکشید و هوا را از طریق بینی به داخل ریه وارد نمایید.

‌راههای افزایش قد, ورزش درمانی

2ـ تغذیه مناسب و کافی داشته باشید:

مقدار و نوع غذاهایی که می‌‌خورید بر روی قد، رشد و سلامت شما تاثیر دارد. برای دریافت کافی پروتئین و سایر مواد مغذی مهم، روزانه باید گروه‌های غذایی مختلف و منابع غذایی گوناگون در برنامه غذایی شما وجود داشته باشد.

ضمن این که از برنامه غذایی مناسب استفاده می‌‌کنید، به توصیه‌های زیر برای افزایش قد توجه کنید:

● غذاهای نشاسته‌ای مثل سیب زمیین تنوری، نان و مربا، اسپاگتی یا غلات آماده مصرف انتخاب‌های مناسبی هستند ولی غذاهایی که مقدار قند یا شکر زیادی دارند مناسب نیستند.

● سعی کنید در هر وعده غذا، زیاد نخورید. پیشنهاد می‌‌شود تعداد وعده‌های غذا را در روز به حدود 5 وعده برسانید و حجم هر وعده را کم نمائید.


● پروتئین‌های زود جذب و با کیفیت بالا مثل شیر، ماست، پنیر و مرغ یا ماهی مصرف کنید.

● استخوان‌های شما برای رشد نیاز به کلسیم، فسفر، منیزیم، ید، ویتامین A دارند. عضلات نیز برای رشد به پروتئین و کربوهیدارت نیازمندند. بنابراین برای بلند شدن قد و رشد استخوان‌ها و عضلات، رژیم معمول شما باید غنی از مواد زیر باشد:

● کلسیم در شیر و لبنیات، بادام و قندق، کنجد، کلم، اسفناج و بامیه وجود دارد.


● فسفر در گوشت قرمز، مکیان، ماهی، زرده تخم مرغ، لوبیاهای خشک، آجیل، غلات، غلات کامل، نخود سبز، ذرت، شکلات و دانه‌ها فراوان است.


● منیزیم در سبزی‌های با برگ سبز تیره مثل اسفناج همچنین مغزها، دانه‌ها و برخی غلات کامل دیده می‌‌شود.


● غذاهای دریای تامین کننده خوب ید هستند و در کشور ما لازم است در مواردی که نیاز به مصرف نمک است، از نم یددار استفاده شود.


● جگر به خصوص کبد ماهی، کره، هویج، سبزی‌های برگ سبز تیره و زرد رنگ مناب خوب ویتامین A هستند.


● پروتئین‌ها در گروه گوشت و لبنیات فراوان‌تر هستند.


● کربوهیدرات در غذاهای نشاسته‌ای مثل برنج، نان، سیب‌زمینی، ذرت و سایر غلات وحبوبات و نیز در برخی میوه‌ها وجود دارد ولی برای اجتناب از دریافت زیاد انرژی باید از مصرف بیش از حد کربوهیدرات خودداری نمود.


● توصیه می‌‌شود شب‌ها بعد از غذا خوردن حداقل 2 ساعت استراحت کنید، سپس برای خوابیدن آماده شوید.

 
Mahdi_turkoglu
۰۲آبان

شخیت شناسی جالب از روی انتخاب رنگ لباس موردنظرتان. اگر قرار بود تمام پیام ها با یک رنگ منتقل شوند بودن این همه رنگ در دنیا بیهوده بود. خیلی سال پیش، وقتی اجداد آدمی توی جنگل ها زندگی می کردند با دیدن رنگ سبز آرام می شدند و با قرمز احساس خطر می کردند. اینطوری خوب و بد بودن گیاهان یا حتی سمی بودنشان را متوجه می شدند. حالا و با گذشت این همه زمان، رنگ ها معانی وسیع تری پیدا کرده اند. هر چند که ریشه ها هنوز همان ریشه های قدیمی هستند.

در این صفحات از تاثیر رنگ لباس ها روی افرادی که با شما در ارتباط هستند می گوییم، اینکه چه بایدهایی پیش رو دارید و چه نبایدهایی. فقط یک قانون کلی را در نظر بگیرید. هر چقدر رنگ ها روشن تر باشند سایزتان را بزرگتر نشان می دهد و هر چه تیر تر باشند شما را لاغرتر می کنند. به دنیای رنگ ها خوش آمدید!

 

به رنگ ثروت

 

شخصیت شناسی از روی رنگ لباس

Mahdi_turkoglu
۲۳مهر
 
تفاوت ذهن زنان وذهن مردان ؛دیوار حائل ذهنی !

ذهن زنان و ذهن مردان، تفاوت های زیادی دارد. آدم های موفق سعی می کنند این تفاوت های را بشناسند ، به رسمیت بشناسند و در زندگی حواس شان به این تفاوت ها باشد.

یکی از این تفاوت های مهم "دیوار حائل" است. همسران بهتر است با این تفاوت مهم آشنا شوند چرا که بسیاری از دعواها و اختلافات ریشه در این تفاوت دارد.

در ذهن مردها ، بین فضای زندگی خانوادگی و فضای کاری ، یک دیوار حائل وجود دارد. معنایش این است که وقتی مردی در محیط کارش هست ، فقط در محیط کارش هست! یعنی نمی تواند در همان زمان نسبت به خانواده واکنش عاطفی داشته باشد و مثلاً وقتی همسرش به او زنگ می زند، نمی تواند همانند یک شوهر مهربان با او مکالمه کند.

حتی وقتی یک مرد در خانه مشغول کارهای اداری اش هست ، باز سر و کله این دیوار پیدا می شود و بین کار و خانواده اش حائل می شود. بدین ترتیب وقتی سر او در پوشه های اداری است یا در رایانه اش پیگیر امور کاری اش است، نمی تواند نقش پدر یا همسر را به خوبی ایفا کند و همه اش هم تقصیر آن دیوار حائل است.

در ذهن زنان اما، خبری از دیوار حائل نیست. یک زن برخلاف مرد، این توانایی را دارد که همزمان کار اداری اش را انجام دهد و همزمان همسر و مادری باشد که گویا کار اداری ندارد.

در واقع ذهن زنان به آنها اجازه می دهد که در آنِ واحد، دو نقش کاری و خانوادگی را مدیریت کنند.

به طور خلاصه ، مردها در ذهن خود ، یک اتاق کار دارند و یک اتاق خانواده. اما زنان یک اتاق بزرگ دارند: اتاق کار و خانواده.

زنانی که این واقعیت را می دانند، همواره حواس شان به این هست که شوهرشان در کدام اتاق است. مثلاً اگر مرد مشغول کار است و او را صدا بزنند و مرد چندان توجهی نکند، حمل بر بی مهری او نمی کنند زیرا می دانند که مرد در اتاق کار است، نه در اتاق خانواده. بنابراین رفتارش را حمل بر توجهی به خود نمی کنند.

به همین خاطر است که مردان در تعطیلات و سفرها که به کلی از محیط کار دور می شوند، رفتارهای مطلوب تری دارند.

اگر زنان دیوار حائل را که در ذهن مردان وجود دارد به رسمیت بشناسند، قادر خواهند بود رفتارهای آنان را بهتر تحلیل کنند و از دست شان کمتر ناراحت شوند.

 
Mahdi_turkoglu
۱۹مهر
7 زیبایی که با آرایش به دست نمی آید!

۷ فاکتوری که در زیر به آنها خواهیم پرداخت، چنان تاثیر شگرفی بر زیبایی شما دارد که محال است آرایش بتواند به گرد پای آن برسد. نظرات خود را درباره آنها با ما در میان بگذارید!


بسیاری از زنان تصور می‌کنند که کلید زیبایی آنها در کیف لوازم آرایش آنها پنهان شده است. هزار و یک دلیل به این تصور اشتباه دامن می‌زند: مردم بر اساس ظاهر افراد درباره آنها قضاوت می‌کنند، فرهنگ عوام و رسانه‌های اجتماعی براین قضاوت مهر تایید می‌زند و در کمال تاسف، تجارت جهانی لوازم آرایش برای کسب درآمد روزافزون، تاثیر معجزه‌آسای محصولات خود پیش و پس از استفاده را در بوق و کرنا کرده و به تبلیغ این محصولات می‌پردازد. اما واقعیت چیز دیگری است، زیبایی حقیقی چیزی در ورای رنگ رژلب، ریمل و سرخی رژگونه شما، نهفته شده است. این ۷ فاکتوری که در زیر به آنها خواهیم پرداخت، چنان تاثیر شگرفی بر زیبایی شما دارد که محال است آرایش بتواند به گرد پای آن برسد.

Mahdi_turkoglu
۱۲مهر
 
چه افرادی دچار کمبود ویتامین D می‌شوند؟

افراد بزرگسالی که خود را از حضور در آفتاب محروم یا همیشه از کرم ضدآفتاب استفاده می‌کنند، دچار کمبود ویتامین D می‌شوند.

شیرخوارانی که در فصل پاییز و زمستان به دنیا آمده‌اند به دلیل سردی هوا از آفتاب محروم می‌شوند و از مکمل ویتامین دی نیز استفاده نمی‌کنند. افرادی که به دلیل بیماری‌هایی مانند فلج و شکستگی مجبور به اقامت طولانی در منزل یا بیمارستان هستند نیز با کمبود ویتامین D مواجه می‌شوند.

برای پیشگیری از آثار مضر اشعه نور خورشید پیشنهاد می‌شود افراد در ساعات 10 صبح تا 14 که آفتاب شدیدتر است، از حضور در معرض نور آفتاب، جلوگیری و قبل یا بعد از این ساعات روز از آفتاب استفاده کنند.

حدود 20 دقیقه حضور در نور آفتاب در روز برای دریافت ویتامین D کافی بوده و نباید در این مدت از ضدآفتاب استفاده شود.


کاهش جذب کلسیم و فسفر از طریق دستگاه گوارش، کاهش بازجذب کلسیم از طریق کلیه‌ها و بیماری نرم استخوانی در بزرگسالان، در مجموع چگالی استخوان را کاهش می‌دهد.

عوارض کمبود ویتامین D در کودکان با علایم پاهای پرانتزی، تشنج و بسته شدن تاخیری ملاج‌ها و بروز بیماری‌هایی مانند راشیتیسم یا نرمی استخوان همراه است، کمردرد، ضعف در راه رفتن و حساسیت استخوان مچ از علائم کمبود ویتامین D است.

اصولا ویتامین D در زیر پوست انسان در حضور اشعه ماوراء بنفش ساخته می‌شود. اشعه خورشید از شیشه عبور نمی‌کند و برای دریافت ویتامین D تابش مستقیم لازم است. افرادی که در معرض آفتاب قرار ندارند ناچار به استفاده از مکمل آن هستند.

موادغذایی مانند ماهی، تخم‌مرغ، گوشت و لبنیات حاوی ویتامین D هستند.

Mahdi_turkoglu
۱۰مهر

این گونه فرزندتان را باهوش و درس خوان کنید

این گونه فرزندتان را باهوش و درس خوان کنید

 

با مطالعات دقیقی که همیشه برای درس نخواندن دانش آموزان انجام می شود هر روز متدهای آموزشی جدیدی سرتاسر جهان ارائه می شود تا شاید دیگر از درس نخواندن دانش آموزان خبری نباشد .

 

به دلیل وجود درک افزاینده از اهمیت تعلیم و تربیت در پیشرفت آینده و حفظ جامعه هم مردم و هم اولیاء مدارس در مورد چنین شکست های تحصیلی دچار دلواپسی و نگرانی می شوند در سراسر گیتی برنامه های تحقیقاتی مفصلی صورت می گیرد.

 

از سوی دیگر اخیراً فشاری کلی و عمومی بر مدارس وارد آمده که همه شاگردان را برای تحصیلات دانشگاهی آماده سازند اعم از آنکه آنان تناسبی برای این طرح داشته یا نداشته باشند. در نتیجه این خطر پیش آمده است که فشارهای تعلیماتی غیرعاقلانه، زخم ها و بلایای تحصیلی به مراتب بیشتری از گذشته ایجاد کنند.

 

بسیاری عوامل ممکن است در نارسایی تحصیلی دخیل بوده و باید هر نمونه را جداگانه تحت مطالعه قرار داد. یک مطالعه تشخیصی کافی ممکن است نیازمند تحقیقاتی از جهت بیماری های کودکان و نورولوژی و روانپزشکی و روانشناسی و همچنین ارزیابی تعلیماتی باشد.

Mahdi_turkoglu
۱۰مهر
 
چطور بفهمیم که به استرس معتاد هستیم یا نه؟!

برخی متخصصین باور دارند که رابطه نزدیک ما با استرس تا حدودی به خودمان بسته است. آنها فکر می‌کنند که بسیاری از ما در واقع به استرس اعتیاد داریم ونمی خواهیم رهایش کنیم!


یک اخطار برای همه کسانی که معتاد به آدرنالین و کورتیزول هستند

ما خیلی با افتخار از استرس‌هایمان صحبت می‌کنیم، با فروتنی مدام می‌گوییم که چه قدر شب قبل کم خوابیده‌ایم یا چه طور آخر هفته را سخت کار کردیم تا کاری را سر موقع به پایان برسانیم و یا حتی اینکه آن قدر سرمان شلوغ است که حتی وقت تعطیلات رفتن هم ندارم. این مدل از زندگی به شدت اپیدمیک شده، چون براساس مطالعه بهار سال 2014 که توسط اِن پی آر و مدرسه سلامت عمومی هاروارد انجام شده 63% آمریکایی‌ها ابراز کرده‌اند که احساس استرس دارند و بیش از یک چهارم آنها اعتقاد دارند که به شدت دچار استرسند. بیشتر کسانی که در دوران بیست و چند سالگی خود به سر می برند و زنان بار سنگین مسئولیت‌ها را منبع اصلی عصبیت خود می‌دانند.


برخی متخصصین باور دارند که رابطه نزدیک ما با استرس تا حدودی به خودمان بسته است. آنها فکر می‌کنند که بسیاری از ما در واقع به استرس اعتیاد داریم، به دنبال فشار چیزهای مختلف یا حجم ایمیل‌های کاری هستیم به طوری که انگار آنها قهوه، سیگار، الکل یا مواد هستند! اما خبر خوب این است که همیشه راه‌هایی برای شکستن این چرخه ناسالم وجود دارد. مانند هر اعتیاد دیگری اولین قدم به سمت خوب شدن این است که متوجه شوید معتاد هستید.

Mahdi_turkoglu