پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

مرگ به‌همگی ما لبخند می‌زند، تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که لبخندش را با لبخند پاسخ گوییم. "اورلیوس"

طبقه بندی موضوعی
۲۱مرداد

هیچ وقت تا به حال شده که احساس گیجی کنید؟یا تا به حال پیش آمده ناخواسته حرفی از دهانتان بیرون بیاید که نباید می آمد؟ به مثال زیر تو جه کنید:

“مردی برای بار دوم ازدواج کرده است،این مرد روزی به طور ناگهانی و ناخوداگاه هنگام صدا کردن همسر جدیدش او را به نام همسر قبلی خود میخواند.”

فکر میکنید چرا این اتفاق افتاده است؟ چه کسی یا چه چیزی مسئول این رفتار غیر ارادی ماست؟ مسلماً این اتفاق یک تصادف ساده نیست. به عقیده روانکاوانی چون فروید نیرو های درونی در خارج  از سطح هوشیاری ما قرار دارند که به رفتار ما جهت میدهند. به عنوان مثال یک روانکاو ممکن است بگوید: اشتباه لفظی آن مرد به خاطر احساسات بر طرف نشده او نسبت به همسر سابقش و یا شاید تردید و بی اعتمادی نسبت به رابطه ی جدیدش بوده است.

در حقیقت میتوان این گونه تصور نمود که ذهن ما ۳ حالت دارد:هوشیار، نیمه هوشیار و ناهوشیار. دو الگو برای بررسی حالت ناهوشیاری وجود دارد:

۱: این الگو، الگویی بسیار کلی است و بیان میکند که تمام کارها و اعمال ما که نسبت به آن آگاهی نداریم برخواسته از این ضمیر است.

۲: این الگو براساس نظریات فروید است و بیان میکند که ضمیر ناخودآگاه ما در حقیقت مخزنی بزرگ از امیال و آرزو ها و خاطرات و تنش ها و تصاویر ذهنی خارج از دسترس است که بر اندیشه ها و اعمال ما تاثیر دارد.

این مخزن بزرگ از داده ها بسیار هیجان انگیزتر و اضطراب آور تر از داده هایی است که قابلیت پذیرفته شدن در ضمیر خود آگاه (هوشیار) ما را دارند.اگرچه بعضی از این داده ها در ابتدا در ضمیر هوشیار ما بوده اند اما خیلی زود از آن خارج شده اند و به ضمیر ناهوشیار منتقل شده اند. (بر خلاف بعضی دیگر که از ابتدا در ضمیر ناهوشیار ما بوده اند).

در حقیقت ناخودآگاه مثل کودکی حرف گوش کن[!] است که اصل استفاده از حداقل انرژی را که در فیزیولوژی مطرح است محقق می سازد.یعنی بار کار های تکراری را از دوش ضمیر خودآگاه برداشته و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفته است تا در نتیجه ی آن انرژی کمتری مصرف شود.

این مسأله بدین معنا است که به جای آنکه ضمیر هوشیار ما هر بار با صرف انرژی  به تجزیه و تحلیل عملی که برای بار چندم انجام میدهیم بپردازد؛ آن را برعهده ی ضمیر ناهوشیارمان میگزارد و در نتیجه آن عمل پشت سر هم تکرار میشود و ضمیر خودآگاه که به مثابه خلبانی برای ذهن ماست برای کارهای مهم تر آزاد می شود.

مثلا شاید در ابتدای آموختن رانندگی,رانندگی برایتان بسیار سخت مینمود اما پس از مدتی رانندگی کردن برایتان ساده میشود که این همان بحث تکرار و البته تمرین است…(داستان یادگیری نوشتن هم همین است…)

۹۳/۰۵/۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
Mahdi_turkoglu

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی