پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

پروفسورها

هر چی را که دوست داشته باشید می توانید در اینجا پیدا کنید

مرگ به‌همگی ما لبخند می‌زند، تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که لبخندش را با لبخند پاسخ گوییم. "اورلیوس"

طبقه بندی موضوعی
۰۶شهریور

»» ثروتمندترین دانشجویان جهان!

درحالی‌که حتی ثروتمندان برخی از کشورها آرزوی داشتن رولز رویس، فراری، استون مارتین، پورشه، یا مرسدس بنز را دارند، دانشجویان حاضر در این محل با این اتومبیل‌ها بین خانه و محل درس در رفت‌و‌آمدند.

Richest Students

Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

برخی از حوادث جالب انیشتن

برخی از حوادث جالب انیشتن

برخی از حوادث جالب و آشکار از زندگی آلبرت انیشتین که اخیرا توسط مجله تایم به عنوان مرد قرن مفتخر شده بود.

یک روز در هنگام تور سخنرانی، راننده آلبرت انیشتین، که اغلب در طول سخنرانی او در انتهای سالن می نشست، بیان کرد که او احتمالا میتواند سخنرانی انشتین را ارائه دهد زیرا چندین مرتبه آنرا شنیده است. برای اطمینان بیشتر، در توقف بعدی در این سفر، انیشتین و راننده جای خود را عوض کردند و انشتین با لباس راننده در انتهای سالن نشست.

پس از ارائه سخنرانی بی عیب و نقص، توسط یک عضو از شنوندگان از راننده سوال دشواری خواسته شده بود. راننده انشتین خیلی معمولی جواب داد: "خب، پاسخ به این سوال کاملا ساده است. من شرط می بندم راننده من، (اشاره به انشتین) که در انتهای سالن وجود دارد، می تواند پاسخ این سوال را بدهد."

Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

شرلوک هلمز یتیم شد

شرلوک هلمز یتیم شد


کونان دویل در کنار حرفه پزشکی به نویسندگی پرداخت ودر سال 1887 میلادی نخستین ماجرا از 68 ماجراهای شرلوک هلمز به نام «تحقیقی پیرامون ارغوانی» را منتشر کرد…
 
به گزارش جام جم آن لاین،  80 سال پیش در روز 7 ژوییه سال 1930 میلادی سرآرتور کونان دویل نویسنده برجسته بریتانیایی و خالق شخصیت شرلوک هلمز کارگاه خصوصی افسانه ای در سن 71 سالگی درگذشت . با درگذشت کونان دویل نه تنها شرلوک هلمز یتیم شد ، بلکه میلیون ها نفر از علاقه مندان شرلوک هلمز نیز به عزا نشستند.
 آرتور کونان دویل در روز 22 مه سال 1859 میلادی در شهر ادینبورگ اسکاتلند در خانواده ای ایرلندی تبار متولد شده بود.
او پس از پایان تحصیلات دبیرستان به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه ادینبورگ پرداخت و در سال 1881 میلادی مدرک پزشکی خود را دریافت کرد.
کونان دویل در کنار حرفه پزشکی به نویسندگی پرداخت ودر سال 1887 میلادی نخستین ماجرا از 68 ماجراهای شرلوک هلمز به نام «تحقیقی پیرامون ارغوانی» را منتشر کرد.
شخصیت هلمز ، قدرت منطق و تحلیلش و نبوغش به زودی طرفداران زیادی یافت.
در کنار هلمز ، شخصیت دوستش دکتر واتسون یا پرفسور موریارتی چهره یک جنایتکار کامل به جذابیت ماجراهای هلمز افزودند.
استقبال از ماجراهای شرلوک هلمز به اندازه ای رسید که آرتور کونان دویل پزشکی را کنار نهاد و از سال 1892 میلادی وقت خود را صرف نویسندگی کرد.
بسیاری از خوانندگان باور نمی کردند شرلوک هلمز یک شخصیت خیالی باشد و تصور می کردند این شخصیت حقیقتا وجود دارد.
آرتور کونان دویل در سال 1893 میلادی برای زدودن این تصور قهرمان خود را در یکی از ماجراهایش به قتل رساند.
اما فشار خوانندگان به اندازه ای بود که کونان دویل مرگ قهرمان خود را در داستان بعدی تحریف کرده و آن را به یک تصادف تبدیل کرد و از سال 1903 میلادی ماجراهای شرلوک هلمز ادامه یافتند.
از مشهورترین ماجراهای هلمز می توان به «سگ باسکرویل ها» ، «ماجراهای شرلوک هلمز» ، «نشانه چهار» و «دره وحشت» اشاره کرد.
سر آرتور کونان دویل علاوه بر نوشتن ماجراهای شرلوک هلمز در زمینه رمان های تاریخی و کتاب های تاریخ نیز از شهرت بسزایی برخوردار بود اما نام کونان دویل همواره با شخصیت شرلوک هلمز حتی تا روزگار ما عجین بوده است.
به این ترتیب ، در روز 7 ژوییه سال 1930 میلادی سرآرتور کونان دویل نویسنده برجسته بریتانیایی و خالق شخصیت افسانه ای اما جاودانه شرلوک هلمز در سن 71 سالگی درگذشت.
با مرگ سرآرتور کونان دویل نه تنها شرلوک هلمز یتیم شد ، بلکه میلیون ها نفر از علاقه مندان به شرلوک هلمز نیز ماتم گرفتند.
 
Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور
Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

فیلمساز برتر ستمگر دنیا!!

10 فیلمساز برتر ستمگر دنیا!!
استنلی کوبریک یک سینماگر نابغه بود اما کمی هم دیوانه و عصبی بود به‌طوری که گروه سر صحنه فیلم «درخشش» با دشواری زیادی روبه‌رو می‌شوند چون کوبریک تمایل دیوانه‌واری داشته که…
وقتی کارگردان‌ها تبدیل به دیکتاتور می‌شوند
مایکل بی
چه اتفاقی می‌افتد وقتی کارگردانان مست‌و مسخ قدرت‌شان می‌شوند؟ در این مطلب نگاهی انداختیم به 10 استاد فیلمسازی دنیا که سر صحنه فیلم‌هایشان تبدیل به حاکمان ستمگری می‌شوند. فهرست‌مان را با مایکل بی ‌شروع کردیم. کنترل وسواس‌گونه او روی همه جزئیات، موقع فیلمبرداری دو قسمت اول «ترانسفورمرز» باعث شد که مگان فاکس این کارگردان سخت‌گیر را با هیتلر و ناپلئون مقایسه کند. جروبحث و خشم و غضب این دو وقتی به اوج خودش رسید که مایکل بی ‌از مگان فاکس خواست که مقداری وزن اضافه کند و بعد دوباره برای فیلم سوم به حالت قبلی‌اش بازگردد. درخواستی که باعث شد خانم فاکس از همه حق و حقوق و امتیازاتش بگذرد و از این فیلم کنار بکشد.
دیوید.او.راسل
بسیاری از کارگردانان به سختگیر بودن شهرت دارند. به اینکه کار با آنها دشوار است. برخی دیگر از آنها هم سرتان داد و فریاد می‌کنند. آنها سیل فحش و ناسزا را به سمت بازیگر روانه می‌کنند و کمتر بازیگری شهامت جواب دادن به آنها را دارد. دیوید او.راسل از این دسته آخر است. او جزو کارگردانان بددهنی است که اولین مواجهه یک بازیگر با او سر فیلم «سه پادشاه» بود که کار راسل و جورج کلونی تقریبا به زد و خورد کشید. درگیری بعدی سر فیلم «من هوکابی را دوست دارم» بود. فیلمی که در آن راسل به‌خاطر بددهنی‌ها و حرف‌های شدیدالحن ترسناکی که خطاب به گروهش می‌زد، مشهور شد. مثلا کافی است به او پریمادونا بگویید (پریمادونا لقب بانوی اول اپراست) تا به شما حمله‌ور شود.
ورنر هرتسوگ
کارگردان درجه یک بداخلاق، ورنر هرتسوگ،‌ به‌خاطر برخورد بد و دیوانه‌وارش با بازیگر مشهور کلاوس کینسکی در این فهرست بدنام‌ها قرار گرفته است. هرتسوگ در گفت‌وگویی درباره اینکه یکی از افراد گروهش را تهدید کرده بود که روی صحنه با اسلحه به وی شلیک می‌کند، ابراز کرد: «بین ما یک احترام متقابل و دوطرفه برقرار است. حتی اگر در مغزمان نقشه قتل همدیگر را طراحی کنیم!» البته این را هم می‌گویند که پیش از فیلمبرداری «آگوئیر: خشم خدا» هرتسوگ از روی تعمد کینسکی را خشمگین کرد تا او به خوبی بتواند دیوانگی و غضب نقش آگوئیر را نشان دهد و درواقع این حرکت هرتسوگ درجهت رئال‌تر شدن فیلمش بوده.
استنلی کوبریک
استنلی کوبریک یک سینماگر نابغه بود اما کمی هم دیوانه و عصبی بود به‌طوری که گروه سر صحنه فیلم «درخشش» با دشواری زیادی روبه‌رو می‌شوند چون کوبریک تمایل دیوانه‌واری داشته که هر صحنه را بارها و بارها تکرار کند. بازیگران تقریبا به زانو درمی‌آمدند و چیزی نمانده بود که به گریه بیفتند. فشار عصبی آنقدر زیاد بود که موهای سر ستاره فیلم، ‌شلی دووال، شروع به ریختن می‌کند. البته اصلا تعجب نمی‌کنید وقتی بدانید که کوبریک از عمد کاری کرده بود که دووال تصور کند استنلی می‌خواهد او را اخراج کند، فقط برای اینکه او به اندازه کافی هیستریک باشد تا بتواند نقش قربانی فیلم را درست ایفا کند.
ویلیام فریدکین
استنلی کوبریک «جن‌ گیر» را می‌خواست اما تهیه‌کنندگان فیلم او را قبول نکردند چون به‌نظرشان کوبریک بیش از اندازه وسواسی و یکدنده بود و به جای او چه کسی را استخدام کرده باشند،‌خوب است؟ ویلیام فریدکینی که حتی از کوبریک هم وسواسی‌تر و دقیق‌تر و لجبازتر بود. سر یک صحنه فریدکین برای اینکه از بازیگرش واکنش احساسی مناسب را بگیرد، محکم به صورت او سیلی زد. برای آماده کردن و تحریک کردن گروه برای یک سکانس ترسناک، فریدکین یک تفنگ برمی‌داشت و بدون اطلاع قبلی و یکباره تیر هوایی شلیک می‌کرد. حتی آهنگساز فیلم هم از دست فریدکین جان سالم به در نبرد: فریدکین قطعه نهایی را که وی ساخته و تنظیم کرده بود، دوست نداشت و آن را از پنجره به بیرون پرت کرد.
جیمز کامرون
«آواتار» و «تایتانیک» دو تا از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند با وجود این بسیاری از بازیگران هستند که از کار با جیمز کامرون امتناع می‌کنند. دلیل این کارشان قابل درک است اگر بدانید که مثلا کامرون به زنگ تلفن موقع کار حساس است و اگر در زمان آماده شدن برای فیلمبرداری‌ موبایل کسی زنگ بخورد آن را به دیوار می‌زند و خرد و خمیر می‌کند. موقع فیلمبرداری فیلم «مغاک»، یکی از ستارگان فیلم سر صحنه فریاد کشید که: «ما که حیوان نیستیم!»، در حالی که بازیگر سختی مثل اد هریس هم داشت مانند بچه‌ها گریه می‌کرد اما کامرون «ترمیناتور2» را ساخت و ما به‌خاطر این فیلم هر چیزی را بر وی می‌بخشیم.
جان هیوستن
جان هیوستن، خدای سپیدموی در میان کارگردانان، هر کسی را مطابق خواسته‌ها و میل خودش خم می‌کرد. برای ساختن فیلم «ملکه آفریقایی»، او اصرار داشت که برفراز قاره آفریقا پرواز کند تا درنهایت بتواند لوکیشن مورد نظرش را بیاید و بالاخره هم حرفش را به کرسی نشاند و برای پیدا کردن محل فیلمبرداری 25هزار مایل پرواز کرد. بازیگران و بقیه اعضای گروه فیلمسازی رنج‌های زیادی را در طول مدت فیلمبرداری این فیلم که خیلی هم طولانی بود، تحمل کردند و مجبور شدند با کروکودیل‌ها و انگل‌های آفریقایی دست و پنجه نرم کنند. درحالی که خود هیوستن بیشتر گرفتار شکار حیوانات بزرگ بود و حتی نزدیک بود یکبار خودش و لیدی کاترین هپبورن را زیر پای گله چهارپایان به کشتن دهد.
جان فورد
جان فورد وسترن‌های کلاسیکی چون «جویندگان» را کارگردانی کرده است و مطمئنا قدر خودش را می‌دانست و به نبوغش آگاه بود. سبک کاری جان فورد به نوعی شبیه کاراکتر جان وین در فیلم‌هایش شده بود که دائم می‌گفت: «لعنتی تو یک آشغال هستی!»
جالب‌ترین مسئله در مورد وی، روش‌اش برای ظاهر شدن جلوی گروه فیلمسازی برای سلام دادن به آنها بود. فورد در یک ماشین بزرگ به گروه خوشامد می‌گفت در حالی که این ماشین با پرچم‌های ارتشی تزئین شده بود و همزمان دستیارش هم با آکاردئون آهنگ «درود بر فرمانده» را می‌خواند. در یادداشتی به اسپیلبرگ نوشته بود: «یک کارگردان واقعی اینطوری باید به صحنه وارد شود.»
دنیس هوپر
وقتی «ایزی رایدر» را می‌ساخت، روزانه نیم گالون نوشیدنی الکلی و سه گرم کوکائین مصرف می‌کرد. هوپر فیلم را که به پایان رساند دیگر دچار پارانویا شده و تقریبا دیوانه بود. اواخر فیلمبرداری با مشت به صورت فیلمبردار کوبید و با خودش یک اسلحه به این طرف و آن طرف می‌برد تا به خیال خودش از اموال فیلم در برابر مهاجمان و متجاوزان محافظت کند. وقتی مشغول فیلمبرداری در یک شهر کوچک بودند، هوپر به محلی‌های آنجا گفت که ستاره‌های فیلم به یک نفر تجاوز کرده‌اند و یک دختر را هم کشته‌اند فقط برای اینکه بتواند توهین‌ها و واکنش آنها را جلوی دوربین شکار کند. خب این هم روشی برای کارگردانی و گرفتن عکس‌العمل آدم‌ها جلوی دوربین است.
اتو پرمینجر
اتو پرمینجر برای کارگردانی کلاسیک‌های مشهوری چون «ژوان مقدس» شهرت یافت. همچنین او تا مرز دیوانگی، ایده‌آل‌گرا و وسواسی بود. موقع فیلمبرداری سکانس ناهار فیلم «رفتن» (skidoo)، پرمینجر اصرار داشت که بازیگران فیلم و حتی سیاهی لشکرها واقعا غذای اعضای پشت صحنه را جلوی آنها بخورند. سپس پرمینجر این صحنه را 21 بار هم تکرار کرد که به این معنی بود که بازیگران باید 21 غذای اضافه دیگر را هم می‌خوردند. و پرمینجر فقط زمانی آنها را رها کرد که از نظر هر تماشاگری به‌نظر بیمار و در حال مرگ می‌آمدند!
 
 
Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

ستاره سینمای ایران از دنیای بازیگری خداحافظی کرد

ستاره سینمای ایران با اشاره به سن خود، اظهار داشت: دیگر توانایی و بازتاب بازی‌ام مثل جوانی‌ام نیست و ترجیح می‌دهم به جای ایفای نقش، کارگردانی کنم.
 
تکناز : پورعرب خاطرنشان کرد: از لطف و احوال پرسی مردم سپاسگزارم و سعی می‌کنم با ساختن آثاری متفاوت در خدمت آنها باشم.

ابوالفضل پورعرب، ستاره سینمای ایران با اعلام منتفی شدن همکاری خود با "کلاشینکف" از کناره گیری‌اش از بازیگری خبر داد.

ستاره سینمای ایران از دنیای بازیگری خداحافظی کرد

 

ابوالفضل پور عرب،درباره وضعیت جسمانی خود گفت: مدت طولانی را در بستر بیماری بودم و اکنون برای استراحت و گذراندن دوران نقاهت به "بوشهر" رفته بودم.

وی افزود: در حال حاضر حالم خوب است و شاید به زودی با پروژه‌ای همکاری خود را آغاز کنم.
 
پورعرب درخصوص حضورش در "کلاشینکف" تصریح کرد: حضورم در "کلاشینکف" به دلیل سفرم به "بوشهر" منتفی شد و من دیر به این پروژه رسیدم.
 
وی ادامه داد: تصمیم گرفته‌ام دیگر بازی نکنم و در مقام کارگردانی فعالیت خود را ادامه دهم.
 

باشگاه خبرنگاران

Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

پدرخوانده بهترین فیلم تاریخ سینما

پدرخوانده بهترین فیلم تاریخ سینما


فیلم «پدرخوانده» در رتبه اول بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان از نگاه هفته نامه تایم قرار گرفت.

فیلم «پدرخوانده» در رتبه اول بهترین فیلم تاریخ سینمای جهان از نگاه هفته نامه تایم قرار گرفت.

به گزارش ایسنا، هفته نامه تایم روز گذشته در پایان نظرسنجی اینترنتی از منتقدین فیلم و اهالی سینما، فیلم «پدرخوانده» محصول سال 1972 به کارگردانی «فرانسیس فورد کاپولا» را به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما انتخاب کرد.

این فیلم با نقش آفرینی «مارلون براندو»، «آل پاچینو» و «رابرت دووال» داستان یک خانواده مافیایی به نام "کورلئونه" است که موفق به کسب سه جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد (مارلون براندو)، بهترین فیلم و بهترین فیلم نامه اقتباسی شد.

قسمت دوم این فیلم به کارگردانی «کاپولا» رتبه دوم این فهرست را در اختیار دارد.

فیلم «کازابلانکا» محصول 1942 به کارگردانی «مایکل کورتیس» در رتبه سوم بهترین های تاریخ سینما دیده می شود و «فهرست شیندلر» ساخته «استیون اسپیلبرگ» در رتبه چهارم قرار گرفته است.

«لاورنس عربستان» محصول 1962 ساخته «دیوید لین»، برنده هفت جایزه اسکار، سه جایزه بافتا و چهار جایزه گلدن گلوب در مکان پنجم ایستاده است.

«کشتن مرغ مقلد» محصول سال 1962 به کارگردانی «روبرت مولیگان»، برنده سه جایزه اسکار و دو جایزه گلدن گلوب بالاتر از «جنگ ستارگان» جورج لوکاس مکان هفتم را در اختیار دارد.

فیلم «جادوگر شهر اوز» ساخته «ویکتور فلمینگ» محصول 1939، برنده دو جایزه اسکار در مکان هشتم این فهرست قرار دارد.

از دیگر آثار سرشناسی که در میان 20 فیلم برتر تاریخ سینما دیده می شود می توان به «پنجره عقبی» آلفرد هیچکاک،

«همشهری کین» اورسن ولز، «رهایی از شائوشنک» فرانک دارابونت، «پیانیست» رومن پولانسکی و «ملکه ای از آفریقا» جان هوستون اشاره کرد.

نکته جالب در این فهرست قرار گرفتن فیلم «همشهری کین» در رتبه سیزدهم است. این در حالی است که شاهکار «اورسن ولز» در بیشتر نظرسنجی های پنج دهه اخیر به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شده است.

 

گردآوری : پایگاه اینترنتی تکناز

Mahdi_turkoglu
۰۵شهریور

اکبر عبدی مجددا در نقش زن + عکس

اکبر عبدی مجددا در نقش زن + عکس

اکبر عبدی در نقش زن «خواب‌زده‌ها» تازه ترین ساخته فریدون جیرانی پس از «کلاشینکف» در گروه سینمایی «آفریقا» اکران می شود. اکبر عبدی بعد از فیلم «آدم برفی» و «خوابم می‌اد» برای سومین بار در نقش یک زن ایفای نقش خواهد کرد. عبدی در «خواب زده‌ها» در نقش دو زن یکی فرنگ رفته و دیگری داهاتی بازی میکند.

 

اکبر عبدی مجددا در نقش زن + عکس

 

Mahdi_turkoglu
۰۴شهریور

Amazing Spider Man poster 440x652 دانلود فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2 The Amazing Spider Man 2 2014

اطلاعات بیشتر : IMDB

فرمت : MKV

حجم : ۹۵۰  مگابایت

ژانر: هیجانی اکشن

کیفیت : ۷۲۰p

خلاصه داستان : پیتر پارکر با بازی Andrew Garfield زندگی پر مشغله ای خواهد داشت . از یک طرف  باید با چهره های بد خیابان مبارزه کند و از طرفی هم  گذراندن وقت زندگی اش با Gwen با بازی Emma Stone شخصی که دوستش دارد . Peter هنوز قولی که به پدر Gwen داده بود را فراموش نکرده است اما این از نوع قولهاییست که او نمی تواند نگه دارد . همینطور اوضاع زندگی پیتر تغییر می کند زمانیکه یک دشمن جدید بنام Electro با بازی  Jamie Foxx  وارد شهر می شود ، یک دوست قدیمی Harry Osborn  با بازی Dane DeHaan بازمیگردد و پیتر پارکر رازهایی بیشتری از گذشته ی خودش اشکار می کند .

Mahdi_turkoglu
۰۴شهریور

»» افعی با سوپرشارژر اضافی

حالا که داج چلنجر SRT هلکت با نیروی خارق‌العاده 707 اسبی و توانایی‌های شگفت خود برای تمام رقبای اسپرت و سوپر اسپرت، شاخ و شانه می‌کشد، وایپر نیز از تیر این موجود بدذات در امان نخواهد ماند. به نظر می‌رسد وایپر با موتور V10 و 640 اسبی خود از برادر کوچک‌تر هشت سیلندر و ارزان‌تر خود کم آورده است و آمار فروش اخیر آن نیز ناامید کننده می‌باشد.

2013 SRT Viper

2013

Mahdi_turkoglu
۰۴شهریور

بامزه‌ترین مرد مرده‌ی جهان!

گردآوری و ترجمه‌ی رضا حسینی


وقتی اسم رابین ویلیامز می‌آید بلافاصله به یاد چهره‌ی بشاش و لبخند دل‌نشین‌اش می‌افتیم و تصویر مردی آرام و مهربان در ذهن‌مان نقش می‌بندد.اما زمانی که دوباره کارنامۀ بازیگری او را مرور می‌کنیم می‌بینیم که در قالب نقش‌های متنوع و حتی دور از ذهنی (مثل شخصیت‌های بی‌ثبات یا دارای پتانسیل خشونت در فیلم‌های عکس یک‌ساعته (مارک رومانک) و بی‌خوابی (کریستوفر نولان) هر دو محصول ۲۰۰۲ بازی کرده و درخشیده است.
رابین مک‌لورین ویلیامز ۲۱ ژوئیه ۱۹۵۱ در شیکاگو متولد شد. او که یک بازیگر آمریکایی، کمدین بذله‌گو (stand-up comedian)، صداپیشه، تهیه‌کننده و فیلم‌نامه‌نویس بود، با نقش بیگانه‌ای با نام مورک در مجموعه‌ی تلویزیونی مورک و مایندی(۸۲-۱۹۷۸) به شهرت رسید. او کارنامه‌ی موفق و درخور تأملی از خود به‌جا گذاشت که برخی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های آن عبارتند از: دنیا از نگاه گارپ (۱۹۸۲)، صبح‌بخیر ویتنام (۱۹۸۷)، انجمن شاعران مرده (۱۹۸۹)، بیداری‌ها (۱۹۹۰)، سلطان ماهیگیر (۱۹۹۱)، ویل هانتینگ خوب (۱۹۹۷)؛ و این فیلم‌های پرفروش: هوک (۱۹۹۱)، علاالدین (۱۹۹۲)، خانم دات‌فایر (۱۹۹۳)، جومانجی (۱۹۹۵)، قفس پرنده (۱۹۹۶)، شب در موزه (۲۰۰۶) و پایکوبی (۲۰۰۶). او در دوران فعالیت‌هایش سه بار نامزد جایزه اسکار شد و یک بار برای نقش درخشانش در ویل هانتینگ خوب تندیس طلایی را به خانه برد. علاوه بر این، رابین ویلیامز دو جایزه امی، چهار گلدن‌گلوب، دو جایزه از انجمن بازیگران سینما و پنج جایزه گرَمی دریافت کرد. او دوشنبه یازدهم اوت (بیستم مرداد) در خانه‌اش در مارین کانتی، کالیفرنیا درگذشت. پزشک قانونی منطقه علت محتمل مرگش را خفگی گزارش کرده است.

نکته‌هایی از زندگی و فعالیت‌هایش
در ماه اکتبر سال ۱۹۹۷ در رتبه‌ی ۶۳ از فهرست «صد ستاره‌ی برتر تاریخ سینما» مجله‌ی «امپایر» قرار گرفت. البته همان سال نشریه‌ی «اینترتینمنت ویکلی» او را به عنوان «بامزه‌ترین مرد زنده‌ی جهان» انتخاب کرد.
مدت کوتاهی در جولیارد (مدرسه‌ی‌ هنرهای بازیگری در نیویورک که شهرت جهانی دارد) زیر نظر جان هاوسمن (تهیه‌کننده، بازیگر، فیلم‌نامه‌نویس و نویسنده‌ی رومانیایی که بعد از مشاجره معروفش با اورسن ولز سر اعتبار نویسندگی همشهری کین، با امثال ماکس اوفولس، وینسنت مینلی، نیکلاس ری و جان فرانکن‌هایمر همکاری کرد) به تحصیل در رشته‌ی بازیگری پرداخت. هاوسمن به او گفت که این‌جا استعدادش را تلف می‌کند و باید هرچه زودتر کارش را به عنوان یک کمدین بذله‌گو آغاز کند.
ویلیامز در مدرسه‌ی جولیارد بود که با کریستوفر ریو (بازیگر نقش سوپرمن در نسخه‌ی ۱۹۷۸) دوست صمیمی شد؛ ودوستی‌شان تا زمان مرگ ریو در سال ۲۰۰۴ ادامه یافت. او یک هفته بعد از حادثه‌ی اسب‌سواری تراژیک ریو، برای ملاقات به بیمارستان رفت. اما لباس و ماسک جراحان را به تن کرد و شروع به صحبت کردن با لهجه‌ی روسی کرد. او مثل یک دکتر واقعی رفتار کرد اما دست به مسخره‌بازی‌های عجیبی زد. ریو پس از این‌که ویلیامز ماسکش را برداشت گفت: «این اولین دفعه‌ای است که پس از حادثه هفته‌ی پیش می‌خندم!»
بعد از این‌که در سال ۲۰۰۴ جایزه‌ی سسیل بی. دمیل را در گلدن گلوب برد، آن را به دوست خوبش کریستوفر ریو تقدیم کرد.
وقتی در آزمون بازیگری نقش «مورک اهل اورک» برای سریال روزهای خوش (۷۹-۱۹۷۸) شرکت کرد، گری مارشال به او گفت که روی صندلی بشیند. ویلیامز بلافاصله با سرش روی صندلی قرار می‌گیرد. مارشال او را انتخاب می‌کند و می‌گوید که او تنها «بیگانه»‌ی حاضر در این آزمون است.
ویلیامز در طول ساخت سریال مورک و مایندی (۸۲-۱۹۷۸) که به خاطر محبوبیت شخصیت مورک در روزهای خوش بلافاصله از آن مشتق شد، آن قدر از متن فیلم‌نامه فاصله گرفت و به‌خوبی بداهه‌پردازی کرد که تهیه‌کنندگان دست از محدود کردن او به فیلم‌نامه برداشتند و در قسمت‌های بعدی سناریو، عمداً فواصلی با عنوان «مورک می‌تواند خودش ادامه دهد»را تعبیه کردند تا ویلیامز بتواند آزادانه کارش را انجام دهد و بداهه‌پردازی کند.
او، رابرت دنیرو و فرانسیس فورد کوپولا (که از همسایگانش بود) مالک رستوران روبیکن در سان فرانسیسکو هستند.
در سال ۲۰۰۲ پس از بیست سال دوری از فعالیت‌هایش به عنوان یک کمدین بذله‌گو، با برنامه‌ی زنده‌ای به برادوی بازگشت که در نهایت یک جایزه‌ی گرَمی را در سال ۲۰۰۳ برایش به ارمغان آورد.
با این‌که کاملاً با توانایی‌اش برای اجرای صداهای مختلف شناخته می‌شد اما فقط در شش انیمیشن صداپیشگی کرد. البته صدای شخصیت «دکتر آگاه» در هوش مصنوعی (استیون اسپیلبرگ، ۲۰۰۱) هم متعلق به اوست.
در طول زمان ضبط صدای شخصیتش، جینی در علاالدین (۱۹۹۲) آن قدر بداهه‌پردازی کرد که سازندگان فیلم نزدیک به شانزده ساعت دیالوگ داشتند! سرانجام میزان دیالوگ‌های بداهه‌پردازی‌شده‌ی او به قدری زیاد شد که فیلم‌نامه‌ی علاالدین نامزدی اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی را از دست داد.
طرف‌دار بازی‌های ویدئویی بود.
در طول تولید فهرست شیندلر (۱۹۹۳) استیون اسپیلبرگ بارها با او تماس گرفت و صدای او را روی بلندگو گذاشت تا ویلیامز بتواند برای بازیگران و عوامل فیلمش جوک تعریف کند و حال‌وهوای آن‌ها را تغییر بدهد. ویلیامز اغلب از شخصیتش در کارتون علاالدین بهره می‌برد.
در سپتامبر ۲۰۰۶ با سلامت کامل از مرکز توان‌بخشی درمان اعتیاد به الکل مرخص شد. او پیش از این در دهه‌ی ۱۹۸۰ هم یک بار بر اعتیادش به مواد مخدر و الکل غلبه کرده بود.
در ماه مارس ۲۰۰۹ با موفقیت عمل قلب باز را پشت سر گذاشت و از آن پس گیاه‌خوار شد.
یکی از طرف‌داران پروپاقرص مجموعه بازی‌های «افسانه‌ی زِلدا» (که برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ عرضه شد) بود، و حتی نام دخترش را زلدا گذاشت. او به همراه دخترش در سال ۲۰۱۱ در یک آگهی تبلیغاتی برای «افسانه‌ی زلدا: شمشیر اِسکای‌وارد» ظاهر شد.
دوازدهم دسامبر ۱۹۹۰ با اعطای ستاره‌ای در پیاده‌رو مشاهیر هالیوود از او قدردانی شد.
یک بار جیمز لیپتن از او پرسید که وقتی وارد بهشت می‌شود از خدا چه درخواستی دارد که پاسخ داد: «یک صندلی در ردیف اول کنسرت وولفگانگ آمادئوس موتزارت و الویس پریسلی.»
شمایل‌های کمدی زندگی او، جاناتان وینترز و ریچارد پرایر بودند.

چند نقل قول خواندنی
درباره‌ی جاناتان وینترز: «جاناتان به من آموخت که دنیا برای شوخی کردن است؛ این‌که هر چیزی و هر کسی را می‌شود دست انداخت و کولاک کرد.»
به جاناتان وینترز گفتم که مرشدم است و او پاسخ داد: «لطفاً بی‌خیال شو، همان شمایل بودن را ترجیح می‌دهم.»
کمدی یعنی برون‌ریزی خوش‌بینی.
درباره‌ی ملوان زبل (Popeye/ رابرت آلتمن، ۱۹۸۰): اگر فیلم را از آخر به اول تماشا کنید دارای پیرنگ است.
درباره‌ی نظامیان حاضر در آمریکا: دارم به گروهی از آدم‌های تا دندان مسلح نگاه می‌کنم؛ و به خودم می‌گویم: «اگر بامزه و سرگرم‌کننده نباشی، حتماً مشکلی وجود دارد.»
درباره‌ی فعالیتش به عنوان بازیگر: آشنایی با این همه آدم جدید واقعاً شگفت‌انگیز است. خون‌آشام به خون تازه نیاز دارد. هم‌چنان چیزهای زیادی برای آموختن باقی است و همیشه چیزهای فوق‌العاده‌ای را می‌توان یافت. حتی اشتباه‌ها هم می‌توانند فوق‌العاده باشند!
در نطق اسکاری که برای ویل هانتینگ خوب (۱۹۹۷) دریافت کرد گفت: بیش از همه می‌خواهم از پدرم تشکر کنم که آن بالا است، مردی که وقتی بهش گفتم می‌خواهم بازیگر شوم، گفت: «عالیه... فقط یک شغل دیگر و کمکی هم داشته باش... مثل جوشکاری.»
فکر می‌کنم بالأخره در فیلم بعدی بتمن نقش شخصیت ریدلر را بازی خواهم کرد، البته کارم خیلی سخت است چون هیث لجر در نقش جوکر آدم‌بد به‌یادماندنی را خلق کرد. بعلاوه، فیلم‌های بتمن تا امروز دو بار مرا پیچانده‌اند. سال‌ها پیش نقش ژوکر را به من پیشنهاد دادند ولی در نهایت آن را به جک نیکلسن دادند و سپس در فیلم دیگری بازی در نقش ریدلر را مطرح کردند که آن هم به جیم کری رسید.

Mahdi_turkoglu