»» گجت ناودی، روزنهای به آینده
بیایید چند سالی به عقب برگشته و زمانی را در نظر بگیرید که فیلم مأموریت غیرممکن 4: پروتکل شبح، روی پرده رفت. آیا سیستم HUD (نمایشگر اطلاعات روی شیشه جلو) جالبتوجهی را که در BMW i8 نشان داده شده بود را به یاد دارید؟
بیایید چند سالی به عقب برگشته و زمانی را در نظر بگیرید که فیلم مأموریت غیرممکن 4: پروتکل شبح، روی پرده رفت. آیا سیستم HUD (نمایشگر اطلاعات روی شیشه جلو) جالبتوجهی را که در BMW i8 نشان داده شده بود را به یاد دارید؟
دو سال پس از پایان تولید لکسس LFA در ۲۰۱۲، معاون اجرایی لکسس، مارک تمپلین در کیوشو به خبرنگاران گفته که یک سوپرماشین جدید مشابه LFA در راه خواهد بود و رئیس تویوتا، آکیو تویودا نیز از این طرح حمایت کامل کرده است؛
اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26
آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت کافیست؟
تلاش سخت (Hard work)
H+A+R+D+W+O+ R+K
8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98 %
آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می رساند؟
دانش (Knowledge)
K+N+O+W+L+E+ D+G+E
11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96 %
عشق چگونه ؟
عشق (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5=54 %
خیلی از ما فکر می کردیم که اینها مهمترین باشند ، مگه نه ؟!
پس چه چیز 100 % را می سازد ؟؟؟
پول (Money)
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72 %
اینها کافی نیستند ، پس برای رسیدن به اوج چه باید کرد؟!
.
.
.
نگرش (Attitude)
1+20+20+9+20+ 21+4+5=100 %
آری
اگر نگرشمان را به زندگی عوض کنیم
زندگی 100% خواهد شد
نگرش ، همه چیز را عوض می کند
نگاهت را تغییربده و چشمهایت را دوباره بشوی
همه چیز عوض می شود ...¡_!
خجالت بکشید! مرد میخواهد جای کریستین رونالدویی باشید که نه بخاطر دین و حکومتش بلکه فقط به خاطر اعتقادش چشم بر همراهی با قصابان کودکان بی گناه ببندد و عطای جایزه های بین المللی را به لقایش ببخشد!
پدر و مادر یا محیط؟!
هر فرد با میزان هوش مشخصی متولد می شود اما آنچه روشن است در جوامع و محیط های ضعیف و غیر پویا فرد قادر نیست همه پتانسیل های موجود در ژن های خود را به کار گیرد.بسیاری از افراد تیزهوش بخشی از نبوغشان را از محیط و اجتماع خود کسب می کنند.تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که ۷۵%هوش افراد، ژنتیکی است و ۲۵% باقی مانده به عوامل محیطی بستگی دارد.
هوش نوزاد هنگام تولد تکامل نیافته است و به تدریج رشد می کند. هوش نوزادان به ویژه در سالهای ابتدایی عمر(کودکی) تغییر میکند. تا سن ۸ – ۹ سالگی محیط خانواده و آموزشها نقش مهمی در تغییر IQ کودکان دارد و تحریک ذهن کودک از طریق اشکال و اعداد و رنگها و… میتواند به افزایش آن کمک کند. ولی بعد از این دوره نقش محیط اطراف بسیار کمرنگ تر میشود.
البته مغز انسان و حتی حیوانات در طول زندگی و تحت تاثیر شرایط محیطی مختلف تغییر می پذیرد. در واقع محیط های پویا ضخامت مغز و ارتباط میان نورون ها را افزایش می دهند، در عوض محیط های یکنواخت و کسل کننده در زمانی حدود یک هفته می توانند ۶۰% از واکنش دهی مغز بکاهند.
هیچ وقت تا به حال شده که احساس گیجی کنید؟یا تا به حال پیش آمده ناخواسته حرفی از دهانتان بیرون بیاید که نباید می آمد؟ به مثال زیر تو جه کنید:
“مردی برای بار دوم ازدواج کرده است،این مرد روزی به طور ناگهانی و ناخوداگاه هنگام صدا کردن همسر جدیدش او را به نام همسر قبلی خود میخواند.”
فکر میکنید چرا این اتفاق افتاده است؟ چه کسی یا چه چیزی مسئول این رفتار غیر ارادی ماست؟ مسلماً این اتفاق یک تصادف ساده نیست. به عقیده روانکاوانی چون فروید نیرو های درونی در خارج از سطح هوشیاری ما قرار دارند که به رفتار ما جهت میدهند. به عنوان مثال یک روانکاو ممکن است بگوید: اشتباه لفظی آن مرد به خاطر احساسات بر طرف نشده او نسبت به همسر سابقش و یا شاید تردید و بی اعتمادی نسبت به رابطه ی جدیدش بوده است.
در حقیقت میتوان این گونه تصور نمود که ذهن ما ۳ حالت دارد:هوشیار، نیمه هوشیار و ناهوشیار. دو الگو برای بررسی حالت ناهوشیاری وجود دارد:
۱: این الگو، الگویی بسیار کلی است و بیان میکند که تمام کارها و اعمال ما که نسبت به آن آگاهی نداریم برخواسته از این ضمیر است.
۲: این الگو براساس نظریات فروید است و بیان میکند که ضمیر ناخودآگاه ما در حقیقت مخزنی بزرگ از امیال و آرزو ها و خاطرات و تنش ها و تصاویر ذهنی خارج از دسترس است که بر اندیشه ها و اعمال ما تاثیر دارد.
این مخزن بزرگ از داده ها بسیار هیجان انگیزتر و اضطراب آور تر از داده هایی است که قابلیت پذیرفته شدن در ضمیر خود آگاه (هوشیار) ما را دارند.اگرچه بعضی از این داده ها در ابتدا در ضمیر هوشیار ما بوده اند اما خیلی زود از آن خارج شده اند و به ضمیر ناهوشیار منتقل شده اند. (بر خلاف بعضی دیگر که از ابتدا در ضمیر ناهوشیار ما بوده اند).
در حقیقت ناخودآگاه مثل کودکی حرف گوش کن[!] است که اصل استفاده از حداقل انرژی را که در فیزیولوژی مطرح است محقق می سازد.یعنی بار کار های تکراری را از دوش ضمیر خودآگاه برداشته و خود مسئولیت آن را بر عهده گرفته است تا در نتیجه ی آن انرژی کمتری مصرف شود.
این مسأله بدین معنا است که به جای آنکه ضمیر هوشیار ما هر بار با صرف انرژی به تجزیه و تحلیل عملی که برای بار چندم انجام میدهیم بپردازد؛ آن را برعهده ی ضمیر ناهوشیارمان میگزارد و در نتیجه آن عمل پشت سر هم تکرار میشود و ضمیر خودآگاه که به مثابه خلبانی برای ذهن ماست برای کارهای مهم تر آزاد می شود.
مثلا شاید در ابتدای آموختن رانندگی,رانندگی برایتان بسیار سخت مینمود اما پس از مدتی رانندگی کردن برایتان ساده میشود که این همان بحث تکرار و البته تمرین است…(داستان یادگیری نوشتن هم همین است…)